بهسال ۱۲۱۹ و در ۱۵ ژوئن، شاه «والدمار دوّم» دانماركي كه او را فاتح ميناميدند در تنگناي بدي گرفتار شده بود. دراين وضعيت، اسقفهاي دانماركي كه همراه لشكر جنگي بودند، بر تپهاي گرد آمده و به دعا پرداختند. بنا بر داستانهاي دراين هنگام، ناگاه ابرها كنار رفتند و پارچهٔ سرخرنگ بزرگي از آسمان به زير افتاد كه صليب سفيد رنگي برآن ديده ميشد. به قول داستانها اين نشانهاي عيني از جانب خداوند بود كه نشان ميداد او براي دانماركيها رحيم و خيرخواه خواهد بود.
تاريخ روشن و آشكار دانمارك به سده دهم ميلادي بازميگردد. در اوايل سده يازدهم كنوت فرزند سوين فتوحات زيادي را در اروپا براي دانمارك كسب كرد كه از آن جمله انگلستان و نروژ بود.
پس از مرگ كنوت، دانمارك مدتها درگير كشمكشهاي داخلي بود. در طي سدههاي دوازده و سيزدهم ميلادي نيز بر وسعت متصرفات دانمارك افزوده شد و به خاطر وجود پادشاهاني مانند والدمار يكم و دوم بود در قرن چهاردهم والدمار چهارم پادشاه وقت، كوششهاي زيادي را براي عظمت دانمارك آغاز كرد كه تا اندازهاي هم به پيشرفتهايي نايل آمد ولي سرانجام مغلوب رقباي اروپائيش گرديد.
در سال ۱۳۹۷ ميلادي پادشاه وقت ملكه مارگريت (دختر والدمار چهارم) اتحاديه كالمار را بين دانمارك و سوئد و نروژ برقرار ساخت. اتحاد با نروژ تا سال ۱۸۱۴ دوام داشت ولي اتحاد با سوئد در سال ۱۵۲۳ پايان يافت. در سال ۱۴۴۸ كريستيان اول به پادشاهي دانمارك رسيد. او از خاندان اولندنبورگ بوده و نواحي شلسويگ و هولشتاين (دو ناحيه در جنوب دانمارك كه در آن زمان دوكنشين آلماني بودند) را تحت تسلط دانمارك درآورد.
جمعه ۲۲ دی ۹۶ ۱۵:۳۰ ۱۱۷ بازديد
تا كنون نظري ثبت نشده است